**در این ظلمت که هر سو بند و زنجیر به پا دارند**
جهان گر غرق در خون شد، دل بیدار میماند
شب تاریک ظالم را، سحر نزدیک میدانم
که هر خونیندل آزاده، امیدی در نوا دارد
بنا کردند دیوار ستم با دست بیدادش
ولی این خانهی ظلمت، به زودی در فنا باشد.
بر آی از خواب غفلت ای دل و فریاد حق سر ده
که دستی در پس این پرده، تیشهای بر ریشهها دارد
چو در طوفان ستم دیدی جهان را غرق در خواری
به یاد آور که این ظلمت، سرانجامش فنا دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر