نور چوبه دار - علی پیرمحمدی
ظلمت، تاریکی، سرتا سر شب باز هم ظلمت ، نور پنهانی دا ر! آی مهربان طناب دار ، اهتزاز ظلم نیست یارای تماشایش چشمم! بیاویزم به کجای این شب بی فانوس ،اصلا بیا و بگو از آن زن غمگین که فایلهای شادی می فروخت ، گفت گریه نکنید دختران ایران زمین ، آینده شما ، فال ما پرسیدیم همه ندانست که نگفت که شاید بود زندگی ، جایی برای شاد بودن ، که برقصیم که بخندیم که نگوییم اصلا" دلمان آزادی میخواهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر